http://shereno.com/file.php?id=575588
مستم کن,ای ساقی,از هردو جهان آزادم دستش در,دستم بود,هرگز نرود از یادم پر کن جام,ای ساقی,من عاشق زارش بودم رفت از دست,او دیگر,از هجر رخش ناشادم چشمش را,در چشمم,میبست و به من می خندید من
شاعر:مصیب اسکندری