خزان

http://shereno.com/file.php?id=582365

نمایش مشخصات سید مادح کهنه پوشی

باد با چشمان بسته اش
وزان
رزان ناگزیر در برگ ریزان
باغبان مبهوت...
دست‌های عابری  در کلنجار‌ با ؛
کاپشنِ خستە از زیبِ فرسوده!
و
شال گردن و کلاه
مانده با سری بی کلاه...!!!
شاعر اما،
در

شاعر:سید مادح کهنه پوشی