http://shereno.com/file.php?id=588581
همچون واژه ای کولی و سرگردان میان بساط شاعری هستی که بر قنوت دستان پینه بسته اش نفس می کشد تب خورشید را؛ نمی داند کی میایی؟ تا رُباعی عاشقانه اَش ساکن آغوش دستانت
شاعر:مرتضی سنجری