خاموش کردم روی لب های ت ایمانم
http://shereno.com/file.php?id=564985
با رفتنت بهمن ترین ماه زمستانم
دلواپست بودم و هستم و نمی مانم
لب های تب دار تو آیین پرستش بود
خاموش کردم روی لب های تو ایمانم
مردی که دارد پازلش را درد می چیند
تا جا نیفتد از قلم احساس شاعر:وحید حیران
|