دانه های فریب
http://shereno.com/file.php?id=565034
.
در باز بود. می آمدی...
رسیده ترین انار را بر می داشتی
و من بازهم نارس و رنجور
تلقین می بافتم
تو انار می خوردی...
من تلقین می بافتم از شاخه های مرطوبِ خیال
نگاه می کردی و دانه های فریب می شاعر:فرهاد صادقی
|