رسم روزگار

http://shereno.com/file.php?id=565012

این رسم روزگار نباشد که بی منی
می دانم ای پَری که دل از من نمی کَنی
امشب بیا که سر بِگُذارم به دامنت
هرگز خدا ندیده چنین پاکدامنی
آخر چگونه تاب بیارد خودت بگو
آتشفشان یاد تو را پاره

شاعر:حامد رفیعی