بازی سرنوشت (قسمت بیستم)

http://www.jadidtarin.com/mag/sargarmi/roman/6559

دخترك يكي از همون دو تا پيرهن زيبايي كه خانم براش فرستاده بود رو پوشيد و پسرك م تنها لباس نيمداري كه داشت به تن كرد. همه بچه ها و جووناي ده به خوشبختي شون حسرت مي خوردن تا آخر روز مرتب دخترا و زنا نرگس و جوونا و مردا