http://shereno.com/file.php?id=565825
در جام نگاهت نظر انداخته بودم خود را به شبی غوطه ور انداخته بودم زن بودم و دلباخته ، در منقل قلبت ازآتش عشقم شرر انداخته بودم آسوده شدم هم قدمت گرچه دلم را باشوق به هول و خطر انداخته
شاعر:مرضیه اوجی