گندمگون

http://shereno.com/file.php?id=565896

از این تلخی دگر سیرم، تو شیرین شو که فرهادم
نبردم خاطراتت را، نه از پیشم نه از یادم
سکوتت درس عشقی را برایم بازگو می کرد
چنان مستم که می خواهم ببوسم روی استادم
تویی حوای گندمگون ولی من نیستم

شاعر:امید بهنیا